جمعه بنوبت پدرومادرم را به كربلا براي زيارت مي آوردم.شبجمعه اي باران مي آمد وبنابود كه پدرم را سوار الاغ كرده وبه كربلابياورم.همينكه عازم شديم ،مادرم ازمن خواست كه اورا همبياوريم.بااصرار مادرم،اورا را بركولم سوار كردم وباپدرم هم سوار الاغبود ،درزيرباران با زحمات زيادي به حرم مشرف شديم.وقتي واردصحن حضرت شديم،ديدم كه امام(ع) در ضريح ايستاده وبمن تبسممي كند.واين حالت هرشب جمعه تكرار مي شود.»
از طرفي اذيت رساندن وحتي نگاه با خشم به پدرومادرنمودن باعثخشم خداوند مي شود.در روايت است كه اگر با عصبانيت به والديننگاه كنيد حتي اگر آنها به او ظلم كرده باشند،باعث عدم قبولي نماز ميشود.
«ابامهزم گويد كه:شبي از حضرت باقر(ع)خداحافظي كردم وبامادرم بهمنزلمان مي رفتيم.در راه با مادرم دعوامان شد ومن به او تنديكردم.وقتي فردا خدمت امام رفتم ناگاه فرمود:اي ابامهزم!ديشب بين توومادرت چه گذشت؟آيا او تورا درشكمش حمل ننمود واز سينه اشتورا شيرنداد وتورادردامنش بزرگ ننمود؟ديگر اين عمل را تكرارنكن.»
گاهي مجازات اذيت كردن والدين در همين دنيا ظاهر ميشود.
جوان با نفرين پدرشل شد!
روزي علي(ع)درحال طواف بود كه صداي التجاء ومناجات والتماسجواني را شنيد.امام ازاو دربارة گرفتاريش سؤال كرد.
او گفت:من سالم بودم ولي آنقدر پدرم را اذيت نمودم كه او مرا نفرينكرد ومن فلج شدم . پدرم تصميم داشت تا روزي به كنار كعبه بيايد،وبراي شفايم دعاكند ولي قبل از اين كار، از دنيا رفت.حال من مانده اماين پاهاي شل!
امام به او دعاي مشلول را ياد دادند كه آنرا بخواند.او اين دعارا خواندوپيامبر را درخواب ديد كه حضرت دستي برپاهاي او كشيد واو شفايافت.»
«امام چهارم ديدند كه نوجواني بنحو بي ادبانه اي به پدرش تكيه كردهاست.بعد از اين امام هيچگاه با آن جوان صحبت نكردند تا جوان از دنيارفت.»
مرحوم كافي وپدر
«مرحوم كافي مي گفتند:هرگاه پدرم كه يك نفركاسب ساده اي است،بهتهران مي آيد يا من به مشهد مي روم،در جلو زن وبچه وبرادر وخواهرخم مي شوم ومكرر دست پدرم را مي بوسم.»
جوان زبانش لال شد!
«روزي پيامبر بربالين جواني كه درحال احتضاربود،حاضرشد.وقتيشهادتين را به او تلقين نمود،جوان نتوانست زبانش را به شهادتين بازكند وگويا لال شده بود.حضرت ،مادرش را خواستند.واز مادرشپرسيدند كه آيا از پسرت راضي هستي؟زن گفت:يا رسول الله!چهارسالاست كه باو حرف نزدهام!
پيامبر از او خواستند كه از فرزندش راضي شود.او هم راضي شد وجوانزبانش باز گرديد وشهادتين را جاري كرد واز دنيا رفت»
عاق والدين
«پيامبر(ص):بوي بهشت از مسير پانصدسال راه بمشام مي رسد وليبمشام عاق والديين نمي رسد.»
قصري كه ويران گرديد!
«ملا علي كازروني شبي درخواب دبد كه قصري با عظمت در باغي
قرار دارد.از صاحب قصر سؤال كرد.گفتند:مال فلان نجّار شيرازياست.ناگاه صاعقه اي آمد وقصر را تبديل به خاكستر كرد.
روز بعد ملا علي كازروني سراغ نجار رفت وگفت:ديشب چهكاركردي؟گفت:هيچ!ملاّ اورا قسم داد.نجار گفت:شب قبل با مادرم دعواكردم وكار به زدن وكتك كاري كشيد.»
سفر غير ضروري فرزند با مخالفت پدر يا مادر ممنوع بوده وسفرمعصيت حساب مي شود.
همچنين باپدر ومادر بلند صحبت كردن بي ادبانه،جلوتر از آنان راهرفتن،به آنها اُف گفتن،آنهارا تحقير كردن و..دراسلام ممنوع است.
«روزي يكي از وزرا با پدرش خدمت امامخميني(رض) رسيدوخودجلوتر رفت ودست امام را بوسيد سپس پدرش را معرفي كرد.امامامتبه او فرمود:چرا جلوتر از پدرت راه رفتي؟»
«فرزندان بايد كمك كار پدرومادر در امور مختلفخانواده باشند.»
خانواده نمونه دراسلام
محمد تقي صرفي
منبع : islamicdoc